مبــــــــــارزه با نفـــــــــــــس

مواظب باشیــــــــــــــــــــد خون شهدا فرش ره ما نشود ...

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 101
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 178
بازدید ماه : 176
بازدید کل : 9588
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 761
تعداد آنلاین : 1

--------------------------------------------------------------------------- ------------------------------------------------------

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.

---------------------------------
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 26
:: کل نظرات : 761

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 101
:: باردید دیروز : 14
:: بازدید هفته : 178
:: بازدید ماه : 176
:: بازدید سال : 684
:: بازدید کلی : 9588
نویسنده : حسن مرادی
جمعه 5 اسفند 1390

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط تحول معنوی خود را

چنین بازگو نموده است كه:

در ایام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان،

دلباخته من شد

و سرانجام در خانه‌ای خلوت مرا به دام انداخت،

با خود گفتم:

 رجبعلی، خدا می‌تواند تو را خیلی امتحان كند،

بیا یك بار تو خدا را امتحان كن!

و از این حرام آماده و لذتبخش به خاطر خدا صرف نظر كن.

سپس به خداوند عرضه داشتم:

خدایا! من این گناه را برای تو ترك می‌كنم،

تو هم مرا برای خودت تربیت كن.

آنگاه دلیرانه، همچون حضرت یوسف (علیه السلام)

در برابر گناه مقاومت می‌كند

و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب می‌ورزد

و به سرعت از دام خطر می‌گریزد.

که این كف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او می‌گردد

و دیده ی برزخی او باز می‌شود

و آن چه را كه دیگران نمی‌دیدند و نمی‌شنیدند، می‌بیند و می‌شنود.

به طوری كه چون از خانه خود بیرون می‌آید،

بعضی از افراد را به ‌صورت واقعی خود می‌بیند

 و برخی اسرار برای او كشف می‌شود.

از جناب شیخ نقل شده‌است كه فرمود:

روزی از چهار راه "مولوی"

و از مسیر خیابان "سیروس" به چهار راه "گلوبندك" رفتم و برگشتم،

فقط یك چهره آدم دیدم !!

 

 

 

 




:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: بازدید از این مطلب : 1436
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

[Comment_Gavator]
یا رقیه در تاریخ : 1391/1/23/3 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
ف م در تاریخ : 1391/1/20/0 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
زهرا در تاریخ : 1390/12/27/6 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
مهدیس کرمی در تاریخ : 1390/12/25/4 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
مهدیس کرمی در تاریخ : 1390/12/25/4 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
حسین در تاریخ : 1390/12/24/3 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
امیر حسین میلانی در تاریخ : 1390/12/23/2 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
یا حسین در تاریخ : 1390/12/23/2 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
شهدا شرمنده ایم در تاریخ : 1390/12/22/1 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
شهدا شرمنده ایم در تاریخ : 1390/12/22/1 - - گفته است :
[Comment_Content]


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
بعد از شهدا ما چه کردیم ؟؟؟
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

اگه یه روزی جنگ شد حاضری مثل حسین فهمیده بری زیر تانک؟

پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)